دایره ی لغات کیان من
حرف زدن کیان خیلی خوب شده , تقریبا دیگه هرچی بگیم تکرارر میکنه , اونم با زبون و لهجه ی شیرین و قشنگ خودش که من عاشقشم پشه بند چادریشو هر جا باشه پیدا میکنه و میره ایمانو صدا میکنه و میگه:توس توس یعنی بریم توش با ایمان میره تو چادر و کلی بازی میکنه هر جای بدنش که به جایی بخوره سریع میاد و همون جارو نشون میده و میگه : بوس بوس میخوایم بریم جایی میره کفشاشو میاره و میگه : بِ بِ میگیم : کجا ؟ میگه : بازار صبح که از خواب بیدار میشه با صدای خواب آلود میگه : بابایی ؟ میگم : نیست.میگه : دادایی ؟ میگم نیست رفته مدرسه بگیر بخواب . راحت میگیره میخوابه دیگه تا ده و نیم یازده با هم میخوابیم زندایی ...